به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار به گزارش سايت"حرف تو" وبلاگ"براي مهدي شهر"نوشت:
با نگاه انتقادي به برخي مصاديق آداب و رسوم غلط ازدواج در مهدي شهر
همه شنيده ايم و چه بسا بدان باور داريم که ازدواج راه حل اصلاحي و پيشگيرانه از بسياري از آسيب هاي فرهنگي و اجتماعي است.با اين حال عجيب است که چرا اين سنت الهي،اينگونه در تارو پود رسوم مختلف گرفتار شده و رسومي غلط، چونان سنگي بزرگ، سد راه ارضاء نيازهاي روحي و رواني دختر و پسر جوان ما شده است!!
...اي کاش اينگونه سفارش نمي شد
امري که پيوسته سفارش شده است بدان آسان گرفته شود، به سبب چشم و هم چشمي ها، خودخواهي ها و تفاخر و خودنشان دادن ها، به يکي از سخت ترين مسايل زندگي خانواده هاي امروز درآمده است.
همه مقصريم
گناه تاخيرها،سرکوب شدن غرايز طبيعي و خداي ناکرده فسادهاي ناشي از اين تاخير ازدواج، به گردن کيست؟آيا تنها خود افراد مقصرند يا ما و شمايي که با پيروي از آداب و رسوم غلط،مسرفانه و هزينه ساز، قدمي براي اصلاح اين آداب و رسوم غلط برنداشته ايم نيز در گناه فساد جامعه شريکيم؟
سنگ هاي پيش پاي جوانان
مهريه هاي بالا، خريدهاي کمرشکن عقد و عروسي، وليمه هاي سنگيين و گران، خرج هاي غيرضرور حاشيه اي، خريد وسايل لوکس دکوري يا غير لازم براي زندگي و... از جمله سنگ هاي بزرگ ازدواج جوانانمان است.
وضع خانواده ها در شرايط فعلي
خانواده ها در برابر اين سنت الهي و در مقابل اين رسوم غلط چند دسته اند:
1.کساني که مي توانند و انجام مي دهند و با تفاخر و ارزش دانستن اين هزينه ها، براي ديگران نيز اين ضد ارزش را به عنوان ارزش معرفي مي کنند و آنان را مجبور به قدم گذاشتن در اين سنگلاخ مي نمايند.
2. کساني که توان مالي لازم را ندارند اما به تبع دسته نخست و براي اينکه از قافله تفاخر عقب نمانند با قرض و وام در اين ورطه مي افتند.
3.کساني که امکان دسته دوم را ندارند و دايم فرصت ازدواج را به تاخير مي اندازند.در اين ميان پسران اند که شور و شعف جوانيشان فروکش مي کند و دخترانند که از سن ازدواجشان مي گذرد و مي مانند و آنانکه ازدواج هم مي کنند به سبب بالا بودن سن زوج فرصتي براي فرزند آوري ندارند و اين گردونه ناموزون ادامه خواهد داشت...
نياز ضروري يا نياز کاذب؟
به نظر شما تا چه ميزان سطح جهيزيه دختران جامعه که البته بخش اعظمي از آن به سبب فشارهاي رواني و اجتماعي و چشم و هم چشمي فراهم مي شود، با نياز يک خانواده جوان همخواني دارد؟ ترمه هاي گوناگون،ظرف هاي قديمي و جديد قرمز و آبي طاقچه اي، يخچال سوپرماکتي سايد باي سايد و... به چه نياز جوانانمان پاسخ مي دهد؟ به طنز اما در پيامي جدي بياييد بررسي کنيم که در خانه هاي خانواده هاي جوان که ميز غذاخوري-به عنوان يکي از آن لوازم غير ضرور- موجود است، چند بار در سال از اين ميز براي غذاخوردن استفاده مي شود؟
امروزه در خانه خانواده هاي جوان به جاي اينکه آرامش از حضور داشته باشيم، نگرانيم مبادا ظرفي بشکند، قطره اي چاي بر فرش گرانشان بريزد و...
در بسياري موارد جوانان بي تقصيرند
برخي پدر و مادر ها با تحميل خودخواهي ها و فخرفروشي خود، عرصه پاک ازدواج را به عرصه فخر و مباهات و خود نشان دادن تبديل نموده و فرهنگ غلط رقابت در مصرف را در مورد جهيزيه و عرصه هاي مختلف ازدواج فراگير مي نمايند.اي کاش اين رقابت هم در کالاهاي مصرفي و ضروري بود و براي کالاهاي بي مصرف صرف نمي شد.
بر شاخه نشستن و بن بريدن
آيا سخت کردن سنت آسان ازدواج، به آب و آتش زدن براي فراهم کردن زندگي مرفهانه و تجملي براي زوج هاي جوان و به قرض و وام درافتادن براي خريد ها و مجالس عقد و عروسي که به عنوان يک شان اجتماعي بزک کرده شده است؛چيزي جز بيماري فرهنگي و اجتماعي است؟آيا اين بر شاخه نشستن و بن بريدن، آتشي نيست که دير يا زود دود آن به چشم فرزندان خواهد رفت؟
حسادت برانگيزي رفتارهاي ما
اين فخرفروشي ها و تظاهرها در خريد وسايل خانه و برگزاري جشن ها و ترتيب دادن نمايشگاه جهيزيه در خانه عروس و داماد، زمينه ساز برخي حسادت ها،چشم زخم ها و گره افتادن در زندگي شيرين آنان است.
پدران و مادران،جوانان دختر و پسر سرزمين زيباي من
بياييد به زيبايي هاي آداب و رسوم بومي،ايراني و اسلامي خود برگرديم.زنجيرهاي دنياگرايي متکبرانه، خودخواهانه و مصرف زده را از هم بگسليم و بت هايي که به اسم نو بودن، شرايط دنياي جديد، به روز و با کلاس بودن و... در ذهن ما ساخته اند تا جيب هاي خود را پر کنند بشکنيم.
بياييد خود و جامعه خود را از پيله ي زجرآوري که ساخته ايم و در آن دست و پا مي زنيم رها نماييم و در هواي پاک سادگي، بي آلايشي، محبت و آرامش روحي و رواني – چونان گذشتگان خويش- نفس بکشيم. ما در مسابقه چشم و هم چشمي، مصرف گرايي و اشرافي گري افتاده ايم که نه خط پايان دارد و نه برنده و البته جز گرفتن نفس و از بين بردن حيثيت و مقروض کردن ما اثر ديگري ندارد.
شک نکينيم که خير و برکت آسان سازي و آسان گيري براي امر ازدواج از بسياري از ثواب هايي که گمان مي کنيم بزرگ است، عظيم تر است.از خيلي ثواب ها! شک نکنيم...
حرف هاي غلط،القائات شيطاني
نمي شود،يک بار که بيشتر نيست، پشت سر ما حرف خواهند زد، موجب سرشکستگي عروس و داماد خواهد شد، حالا چرا ما شروع کنيم ديگران شروع کنند ما حمايت مي کنيم، ما مي توانيم انجام مي دهيم ديگران که ندارند انجام ندهند، خيلي سخت مي گيريد،تقصير دولت است، الان با قديم فرق مي کند و... برخي از آن حرف هايي است مانع حل اين رويه غلط مي شود.بايد با توکل بر خدا و براي خدا و براي اجراي فرامين خدا به پاخواست و در راه او با اصلاح يک فرهنگ نادرست جهاد کرد.